هنوز این خبر بهعنوان یکی از داغترین خبرهای بینالمللی دنیا مطرح بوده و گزارشات و تحلیلهای متنوعی در رسانهها بدان اختصاص مییابد. همانطور که انتظار میرفت، فرقه رجوی در مواجهه با موضوعاتی که میتواند یک سر آن برای جمهوری اسلامی ایران هزینهساز باشد، با تمام توان واردشده و به تحلیل و گزارش و خبرپراکنی میپردازد.
البته یک شرط لازم برای واکنشهای رجوی و فرقهاش در قبال خبرهای داغ بینالملل آن است که خبر مربوطه، به منافع حامیان این فرقه ضربهای وارد نکند، وگرنه سانسور مطلق رویکرد این گروهک در قبال خبر مذکور خواهد بود. مصداق روشن این ادعا خبر مربوط به مرگ جمال خاشقچی در سفارت عربستان سعودی در ترکیه است که علیرغم ابعاد گسترده جهانی که هفتهها نیز به طول انجامید، آنچنان در ادبیات سران فرقه رجوی و رسانههای این گروهک سانسور شده بود که گویی اصلاً چنین شخصی وجود خارجی نداشته و هیچ اتفاقی هم رخ نداده است! زیرا پرداختن به موضوع جمال خاشقچی از هر زاویهای برای عربستان سعودی ضرر بوده و هست.
اما در موضوع حمله پهپادی یمن به تأسیسات نفتی عربستان، همان خطوط موردعلاقه سعودیها در دستور کار منافقین قرار گرفت تا در رسانههای خود و با حفظ پوشش و با استفاده از خبرنگاران مزدور و رشوه بگیر خود در رسانههای غربی و عربی، از نقش جمهوری اسلامی ایران در این حمله سخن بگویند. ولی یکی از جدیترین ویژگیهای منافقین در ارائه تحلیل و موج سازی رسانهای، اغراق در بیان تحلیلهای جهتدار است که در موضوع حمله به آرامکو عیناً در حال انجام است.
درحالیکه در روزهای اخیر مقامات آمریکایی و خصوصاً خود دونالد ترامپ تلویحاً و حتی مستقیماً به عربستان گفتهاند که کاری برای دفاع از آنها انجام نمیدهند، بازهم منافقین اصرار دارند با انتخاب گزینشی موضعگیریهای آمریکاییها، اراده ایالاتمتحده را برای متهمسازی ایران و اقدام نظامی نمایش دهند.بااینکه همه محاسبات نظامی و سیاسی دنیا بهخوبی مؤید این مطلب است که آمریکاییها، حداقل در شرایط فعلی هیچ تصمیم و نفعی در حمله به ایران ندارند، بازهم منافقین اصرار دارند در موردحمله احتمالی آمریکا به ایران تحلیل و گزارش ارائه دهند!
مدتی پیش پهپاد فوق پیشرفته ایالاتمتحده آمریکا، درحالیکه فقط لحظهای وارد حریم هوایی ایران شده بوده با شلیک موشک تبدیل به آهنپاره شد، اما آمریکا هیچگاه کوچکترین واکنش نظامیای انجام نداد، حال این چگونه تحلیلی است که امروز منافقین ارائه میدهند و تصور میکنند که آمریکا به خاطر تأسیسات نفتی عربستان وارد درگیری نظامی با ایران میشود؟! هرچند که همان زمانِ هدف قرار گرفتن پهپاد آمریکا هم منافقین در تحلیل و اخبار خود، احتمال وقوع درگیری میان ایران آمریکا را وعده میدادند!
آنچه درواقع در پس پرده تحلیلهای این گروهک تروریستی قرار دارد، از یکسو تلاش برای موج سازی رسانهای علیه ایران است که به امید خطای محاسباتی آمریکا برای دست زدن به اقدام نظامی صورت میگیرد و از سوی دیگر القای وحشت و تبعات روانی جنگ به جامعه ایران است که حداقل در چندماهه اخیر ثابتشده بهکلی کار آرایی خود را ازدستداده است.
اما در این میان یک آسیب جدی در پس پرده این تحلیلها و گزارشات غلط برای خود منافقین وجود دارد که بازخورد آن در میان اعضای این فرقه پدیدار میشود. وقتی اعضای رده پایین هرروز با تحلیلهایی در رابطه با جنگ احتمالی علیه ایران روبهرو میشوند و هرروز به دلایل مختلف وعده شکست نظام ایران را میشنوند، اما هر بار باگذشت زمان متوجه میشوند که نه تحلیلها بر پایه واقعیت بوده و نه هیچ خطری نمیتواند نظام جمهوری اسلامی ایران را تهدید کند، بیش از گذشته به سرنوشت و اهداف بینتیجه این فرقه و بنبستهای بیپایان برمیخورند.
درواقع اعضای منافقین در روبهرویی با این تحلیلها و نظرات بیاساس و توهمی سران خود که بیشتر از آنکه بر پایه واقعیت باشد، بر پایه آرزوهای این تروریستهاست، به یاد ۴ دهه گذشته و هزاران تحلیل و وعده دیگری میافتند که در رابطه با سرنوشت این گروهک و نظام ایران دریافت کردند. از امید به براندازی نظام با آغاز حرکت مسلحانه در سال شصت، امید به پیروزی عراق و همدستی با صدام در سال ۶۵ تا مزدوری برای آمریکا و زیرپا گذاشتن همه آرمانها و شعارهای ضد امپریالیستی و بالاخره نتیجهای که حاصل شد و انزوای این فرقه را در گوشهای از اروپا رقم زد، همه و همه خاطرات اعضای شکستخورده، درمانده و بازنده این فرقه تروریستی را تشکیل میدهند.

باگذشت چند روز از حمله پهپادی انصار الله یمن به تأسیسات نفتی سعودی در شرکت آرامکو، فرقه رجوی با تمام توان واردشده و به تحلیل و گزارش و خبرپراکنی میپردازد.