فصل دوم: زن در تشکیلات منافقین پیش از انقلاب
بنیانگذاران سازمان در ابتدای تأسیس تشکیلات منافقین در سال ۱۳۴۴ درگردآوری متون تفکرات ایدئولوژیکی خود، با بحث بر روی بند بند مطالب، موضوعات، طی جلسات متعدد و طولانی، پس از جمع بندی به توافق رسیده و موضوع را به عنوان محور تعیین و به عنوان خط و مشی و دستورالعمل قرار میدادند. از جمله مباحث مطروحه درمتون ایدئولوژیکی منافقین موضوع «ناوابستگی» میباشد. یعنی اینکه اعضاء برای فعالیت در سازمان میبایست هیچگونه وابستگی به مسائل دنیایی، اعم از زن، فرزند، خانواده و ... نداشته باشند. جمع بندی این بحث توسط محمد حنیف نژاد تئوریزه شده است. از بدو تشکیل منافقین در سال ۱۳۴۴ تا سال ۱۳۴۸ عضوگیری زنان و دختران در سازمان اصولاً مطرح نبود و شاید بتوان گفت گروه تا آن زمان یک تشکیلات مذکر محسوب میشود.
بسیاری از این زنان و دختران، بعدها با انواع ترفندهای تشکیلاتی مورد انواع سواستفادهها قرار گرفتند و در نتیجه همین روند انحراف آمیز و غیر اخلاقی خانوادههای زیادی از هم پاشید. پوران بازرگان نیز به همسری تشکیلاتی محمد حنیف نژاد درآمد، لیلا زمردیان و فاطمه امینی و گروه دیگری از زنان و دختران نیز بعدها به همین شکل در گروهک تروریستی منافقین عضویت یافتند. سرنوشت لیلا زمردیان، فاطمه فرتوک زاده، منیژه اشرف زاده، سیمین صالحی، طاهره میرزا جعفر علاف و بسیاری دیگر، که کارشان یا به خودکشی و یا تصفیه درونی یا به بی انگیزگی و افسردگی و همکاری با ساواک کشید، از تبعات همین دیدگاه «استفاده ابزاری از زن» بود. آنچه که در این بین قابل توجه بوده این است که زنان و دخترانی که از این طریق جذب گروهک تروریستی منافقین میشدند، پایبندی به خانواده و تمامی ارزشهایشان را از دست میدادند. ( ادامه در لینک زیر)
